در حالیکه رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به آخرین مراحل خود نزدیک میشوند، بازارها تمرکز خود را روی نتیجه انتخابات افزایش دادهاند و اخیرا نیز بین بازار سهام و نظرسنجیها همبستگی بالایی ایجاد شده است. رقابت با سبقت گرفتن ترامپ از بایدن در ایالت مهم فلوریدا، به طور قابل ملاحظهای سختتر شده است. این موضوع باعث شده است که پیروزی گسترده دموکراتها که منجر به تصویب بسته بزرگ محرک مالی میشود، دیگر آنقدرها هم محتمل نباشد. در اینجا قصد داریم سناریوهای مختلف، احتمال آنها و نحوه واکنش بازار را بررسی کنیم.
ترامپ عقبتر است؛ اما خارج از دور نیست
فقط یک روز به انتخابات آمریکا مانده است و بازارها عصبی هستند. بایدن هنوز با اختلاف کمی در نظرسنجیهای ملی پیشتاز است اما این اختلاف در ایالتهای مهم که پیروز نهایی را تعیین میکنند، کاهش یافته است. ترامپ در نظرسنجیهای اخیر یک بازگشت خیرهکننده داشته است. وی بر اساس میانگین نظرسنجیها که توسط RealClearPolitics منتشر میشود، توانسته است در فلوریدا از بایدن پیشی بگیرد. فلوریدا بزرگترین ایالت از نظر تعداد آرای بلاتکلیف الکترال است. از سال ۱۹۶۴ تا به امروز هر نامزدی که در این ایالت پیروز شده است، در نهایت پیروز رقابت ریاست جمهوری نیز شده است.
همبستگی شاخص S&P با شانس پیروزی بایدن در انتخابات
بنابراین همه نفسها را حبس کردهاند و منتظرند ببینند آیا ترامپ باز هم میتواند اشتباه نظرسنجیها را ثابت کند. از طرف دیگر برای بازارها تنها موضوع مورد اهمیت این نیست که چه کسی رئیس جمهور میشود؛ بلکه موضوع مهم بعدی این است که آیا حزب موردحمایت رئیسجمهور میتواند هر دو مجلس را به کنترل بگیرد یا خیر. اگر چنین نشود، ممکن است بسیاری از برنامههای قانونگذاری رئیس جمهور توسط حزب مخالف وتو شود. به ویژه این بار که محرک مالی محل اختلاف زیادی بین دو حزب است. اگر دموکراتها کنترل کامل دولت را بدست بگیرند، سرمایهگذاران انتظار دارند که تریلیونها دلار پول به اقتصاد تزریق شود. در غیر این صورت، ممکن است یک بن بست سیاسی چند ساله ایجاد شود و احتمال تصویب بسته محرک مالی عظیم به شدت کاهش پیدا میکند.
پیروزی کامل دموکراتها=تزریق محرکهای انبوه
در این سناریو، دموکراتها کاخ سفید و سنا را در اختیار میگیرند و کنترل مجلس نمایندگان را حفظ میکنند که این اتفاق به آنها کنترل کامل را میدهد. در حال حاضر بازارهای شرطبندی احتمال ۵۱ درصد را به این اتفاق تخصیص میدهند. در صورت چنین رخدادی، بازار انتظار تصویب یک محرک بزرگ را دارند. چنین اتفاقی باعث رونق بازار سهام خواهد شد. اگرچه بایدن تعهد کرده است که مالیات شرکتها، مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات افراد ثروتمند را افزایش دهد اما بعید است چنین اتفاقی به سرعت رخ بدهد حتی این احتمال وجود دارد که ایده بایدن به کلی کنار گذاشته شود چرا که افزاش مالیات در میانه رکود اقتصادی از نظر اقتصادی مخرب است.
از طرف دیگر بایدن قول داده است که به سمت انرژیهای «سبز» حرکت کند، بنابراین بزرگترین بازندگان این شرایط احتمالا شرکتهای نفتی خواهند بود و بزرگترین برندگان شرکتهای انرژیهای تجدیدپذیر. در این میان احتمالا غولهای نفتی مانند اکسون موبیل و شورون بتوانند از زیر بار مشکلات ناشی از این اتفاق بربیایند اما شرکتهای کوچکتر با بدهیهای زیاد مانند ماراتن، اوکسیدنتال، دیوون و آپاچی، ممکن است نتوانند از زیر بار پرداخت بدهیها بیرون بیایند. به طریق مشابه شرکتهای فعال در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر مانند NextEra و هر شرکتی که به این فضا مرتبط باشد (مانند تسلا) ممکن است با معافیتهای مالیاتی بیشتر، رشد خوبی را تجربه کنند. اما بستههای محرک عظیم بهمعنای کسری بودجه گستردهتر دولت نیز خواهد بود. بنابراین دلار آمریکا در این سناریو افت خواهد داشت چراکه بازده اوراق خزانه آمریکا رو به کاهش خواهد گذاشت. دلار استرالیا و دلار نیوزلند نیز احتمالا برنده این شرایط خواهند بود چرا که روابط آرام میان چین و آمریکا میتواند به سود یوان چین و ارزهای وابسته تمام شود.
رئیس جمهوری بایدن+ سنای جمهوریخواه= بنبست
اگر جمهوریخواهان بتوانند کنترل سنا را حفظ کنند، احتمالا به بهانه انضباط مالی، مانع محرک مالی بیشتر خواهند شد. در حال حاضر بازارهای شرطبندی معتقد هستند که به احتمال ۴۵ درصد جمهوریخواهان سنا را بدست خواهند گرفت؛ بنابراین شانس هر دو طرف تنها به اندازه پرتاب یک سکه است.
این نتیجه برای سهام یکی از بدترین نتایج ممکن است. دلار احتمالا به خاطر ریسکگریزی و عدم نگرانی از کسری بودجه قدرت بگیرد؛ اما در ادامه انتظار میرود فدرال رزرو به تنهایی به حمایت اقتصاد بپردازد و این موضوع منجر به کاهش قدرت دلار خواهد شد.
رئیس جمهوری ترامپ + انشقاق کنگره = محرک اندک
این سناریو همان سناریویی است که در حال حاضر شاهد آن هستیم. در بازار شرطبندیها این سناریو احتمال پایینی دارد، اما هنوز هم محتمل است. ممکن است شاخصهای سهام کمی صعود کنند چراکه باز هم محرکهای مالی احتمالا تصویب میشوند اما این رشد بازار محدود خواهد بود. دلار ممکن است به خاطر انتظار برای کسری بودجه پایین و تنشهای تجاری بالا، افزایش پیدا کند. مواضع خصمانه ترامپ در قبال چین میتواند به محدودیت جریان تجارت جهانی و در نتیجه محدودیت نقدینگی جهانی دلار بینجامد.
انتخابات مناقشه برانگیز= موج فروش مختصر اما سریع
این سناریویی است که بسیار محتمل است. اگر ترامپ شکست بخورد، احتمالا کار را به دیوان عالی میکشاند. این اتفاق باعث میشود چند هفته عدم اطمینان داشته باشیم اتفاقی که در سال ۲۰۰۰، زمان انتخابات میان بوش و الگور رخ داد. در آن زمان در مدت ۵ هفته بازار سهام افت ۱۲ درصدی را تجربه کرد. دلار در ابتدا افزایش پیدا کرد اما پس از آن سقوط کرد و طلا رشد یافت. با این حال، این اتفاق همزمان با ترکیدن حباب دات کام بوده است، بنابراین نمیتوان تمام اتفاقات را به انتخابات مربوط دانست.
تغییرات دلار و S&P در مناقشات انتخابات سال ۲۰۰۰
معاملات آتی VIX نشان میدهد که حداقل در طی دو هفته پس از انتخابات، احتمال ادامه بیثباتی سرمایهگذاران زیاد است، بنابراین، این خطر بسیار جدی است. در این حالت، حتی اگر بازارها در اثر عدم قطعیت با موج فروش مواجه شوند، پس از مدتی دوباره فرصت خرید پیش میآید.
آیا ممکن است با برخورد دوباره صاعقه مواجه شویم؟
نظرسنجیها بی عیب و نقص نیستند اما آنها تمام آن چیزی هستند که فعلا در اختیار داریم. نظرسنجیها در سال ۲۰۱۶ به طرز چشمگیری اشتباه کردند، با این حال، نظرسنجیها از آن زمان تاکنون پیشرفت زیادی داشتهاند و اشتباهات خود را اصلاح کرده اند. با این وجود حتی اگر نظرسنجیهای فعلی و سال ۲۰۱۶ را با هم مقایسه کنید، میبینید که بایدن در این مرحله هم در سراسر کشور و هم در ایالتهای مهم، وضعیت بسیار بهتری نسبت به وضعیت آن زمان کلینتون در مقابل ترامپ دارد.
شاخص S&P در دو سال ابتدایی هر دوره ریاست جمهوری
البته این بدان معنا نیست که ترامپ نمیتواند پیروز شود، ترامپ قطعا شانسی برای پیروزی دارد؛ حتی اگر این شانس بسیار کم باشد. در یک تصویر کلی، میبینیم که طی سه دهه گذشته همواره شاخص سهام طی سه ماه پس از انتخابات و پس از رفع بلاتکلیفی ( فارغ از اینکه چه کسی وارد کاخ سفید شود) با رشد مواجه شده است. البته در این میان، سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ موارد استثنا بودند.
منبع: