متخصصان فعال در حوزه تکنولوژی بلاک چین و فضای رمزارز ها این سوال را مطرح میکنند که، امور مالی غیرمتمرکز یا همان دیفای چه تاثیری در سال ۲۰۲۰ داشته و ما چه انتظاراتی در سال ۲۰۲۱ میتوانیم داشته باشیم؟
فهمیدن نقطه آغاز کار امور مالی غیرمتمرکز یا همان دیفای (Decentralized Finance) همواره با بحثهای ناتمام و شک و تردید به پایان رسیده است. برخی معتقدند که اختراع شدن بیت کوین (BTC) در طول دهه گذشته نقطه آغازی برای پروژه دیفای بوده است. بیت کوین به عنوان رمزارز اصلی و اولین پول دیجیتال همتا به همتا نشاندهنده هسته مرکزی مفهوم دیفای است. به نظر سایرین، که ممکن است از دیدگاه تکنیکال صحیح هم باشد، دیفای در ماه دسامبر سال ۲۰۱۷ شروع به کار کرد و این همزمان با اجرای پروتکل مبتنی بر اتریوم یعنی MakerDAO بود که با Compound Fincance و Uniswap که در ماه سپتامبر و نوامبر سال ۲۰۱۸ منتشر شدند همراه بود. از طرف دیگر بیراه نیست که نقطه آغاز کار جدی دیفای را سال ۲۰۲۰ بدانیم.
افزایش بینظیر ارزش قفل شده دیفای که از تابستان سال ۲۰۲۰ آغاز شد و در طول ماه دسامبر از ۱۶ میلیارد دلار گذشت، بدون شک این بخش را به مهمترین موضوع مورد بحث سال ۲۰۲۰ تبدیل کرد. همانطور که انتظار میرفت، افرادی در این حوزه فعالیت دارند که از دیفای حمایت میکنند و یا در مورد آن انتقاد میکنند.
علیرغم اینکه دیفای در جایگاه داغترین تیترهای مورد بحث سال ۲۰۲۰ قرار داشت اما برخی معتقدند که دیفای تنها در جایگاه یک ابزار در دنیای جهانی مالی باقی میماند. افزایش سریع میزان رشد پول در گردش در این فضا ناخودآگاه افراد را به سمت مقایسه کردن دیفای با استقبال کم نظیر از عرضه اولیه کوین (ICO) در سال ۲۰۱۷ سوق داده است و شکست احتمالی آن را پیشبینی میکنند. در همین حین، برخی دیگر از افراد ادعا میکنند که بسیاری از پروژههای در حال اجرا در این زمینه در حقیقت غیرمتمرکز نیستند و ایده حقیقی دیفای را منعکس نمیکنند.
نگرانی بعضی از افراد به شدت در مورد کارمزد تراکنشها در شبکه اتریوم است که چندین بار به بیشترین مقدار خود در طول سال ۲۰۲۰ رسید و پایداری طولانی مدت این شبکه را زیر سوال برد. اما این ناعادلانه است که تنها دیفای را مسئول افزایش میزان کارمزد بدانیم زیرا این هزینهها تحت تاثیر طریقه ذخیرهسازی و ایمن کردن داراییهای دیجیتال توسط موسسات نیز هستند. یکی از راه حلهای رفع کردن این مشکل این است که صندوقچه ۲۵۰ میلیارد دلاری بیت کوین به روی محصولات دیفای باز شود.
تاثیر امور مالی غیرمتمرکز بر دنیای رمزارزها در سال ۲۰۲۰
با وجود اینکه مفهوم دیفای امیدوارکننده است اما برخی مشکلات در این حوزه وجود دارند و خطرهای مالی بدیهی و تعدادی از خطرهای تکنیکال نیز از این دست اختلالات هستند. به نظر میرسد که تنها موضوع حائز اهمیت این است که زیرساخت بنیادی خیلی از برنامههای غیرمتمرکز، حول محور این مشکلات توسعه پیدا میکنند.
در بلند مدت، امور مالی غیرمتمرکز دارای پتانسیل تغییر دادن دنیای ماست و این به معنای شرایطی است که ۱.۷ میلیارد نفر از اشخاص هنوز هم به خدمات سنتی مالی دسترسی ندارند. با برگشتن به بحث ناتمام مورد نظر در زمینه نقطه آغاز امور مالی غیرمتمرکز میتوان گفت که دیفای در حال تکمیل کاری است که بیت کوین آن را شروع کرد. امور مالی غیرمتمرکز در همین راستا در حال رسیدن به جایگاه دوم تحولات غیرمتمرکز با دارا بودن پتانسیل حل کردن مشکل بستر مالی است.
با پایان یافتن سال ۲۰۲۰، به سراغ متخصصانی در حوزه تکنولوژی بلاک چین و فضای رمزارزها رفتیم تا نظر آنها را در مورد دیفای بدانیم.
برندان بلومر (Brendan Blumer)، مدیرعامل Block.one
امور مالی غیرمتمرکز به حتم یکی از مهمترین خصوصیتهای سال ۲۰۲۰ بوده است. میلیاردها دلار بودجهای که به این اکوسیستم تزریق شده است گواهی بر میزان علاقه عمومی نسبت به دیفای است. با این وجود، این افزایش میزان توجه عمومی همچنین موجب افزایش میزان تردید در میان قانونگذاران شده است که میخواهند محدودیتها و دوام برنامههای دیفای را درک کنند.
در Block.one ما معتقدیم که امور مالی غیرمتمرکز برای ارتباط برقرار کردن با اقتصاد وراثتی و ساختن سیستم مالی بازتر، به یک تحول نیاز دارد. ما این ماجرا را تحت عنوان امور مالی قابل برنامهریزی باز (Open Programmable Finance) یا ProFi نامگذاری میکنیم. ما به ProFi به عنوان پلی از شفافیت و یکپارچگی از بلاک چین EOS به سمت دنیای امور مالی قانونمند نگاه میکنیم.
وجه تمایز اصلی میان دیفای و پروفای این است که کسب و کارهای مربوط به حوزه پروفای مطابق با دسترسی مبتنی بر ریسک و مجاز در معاملاتی هستند که بر پایه مقررات و انطباق بنا شدهاند. انطباق رمزارز و چهارچوبهای مقرراتی به سرعت در حال شکلگیری و رشد کردن هستند. برندگان حقیقی در اقتصاد دیجیتال آنهایی خواهند بود که هدفگذاری بلند مدت دارند و وقت خود را صرف ارائه شدن محصول خود و برآورده شدن نیازمندیهای خدمات حرفهای خود میکنند.
برایان بروکس (Brian Brooks)، مجری نظارت بر ارز دفتر نظارت بر ارز خزانه داری آمریکا
غیرمتمرکزسازی یکی از دو نیروی قدرتمندی است که در حال شکلدهی دوباره به خدمات امور مالی است. در کنار سه مورد از خدمات سنتی بنیادی فعالیتهای بانکی وامدهی، پرداختها و سپردهگیری، غیرمتمرکزسازی در حال تغییر دادن نحوه استفاده کردن ما از خدمات امور مالی و چگونگی عملکرد بانکها است. دیدگاه من این است که هم اکنون ما در ربع اول روندی طولانی هستیم و بسیاری از بزرگترین دستاوردها و پیشرفتها هنوز هم پیش روی ما هستند.
دا هانگفی (Da Hongfei)، بنیانگذار Neo و مدیرعامل و بنیانگذار Onchain
با وجود اینکه راه حلهای امور مالی مورد حمایت بلاک چین مقولهای جدید به حساب نمیآید اما ما شاهد پیشرفتهای قابل توجه و خلاقانهای در زمینه دیفای در طول امسال بودیم. این پیشرویها در گستره پروتکلهای نوین هیجانانگیز تا پلهای بین زنجیرهای توسعه یافته داراییها بودند.
هرچه بیشتر به جلو حرکت میکنیم به نظر من این امری بدیهی است که فضای بلاک چین هر دو زمینه غیرمتمرکزسازی و قابلیت همکاری را پوشش میدهد و من اطمینان دارم که هر دوی این زمینهها به سرعت در سال ۲۰۲۱ پیشرفت میکنند. ما با کمک گرفتن از پروتکلهای پیشرفته قابلیت همکاری مانند Poly Network در حال ساختن بنیادی برای اقتصاد هوشمند آتی هستیم و این به معنای دنیایی است که به معنای حقیقی جهانیسازی شده و بدون مرز و محدودیت است.
دن سیمرمن (Dan Simerman)، رئیس ارتباطات امور مالی بنیاد Iota
من موافقم که سال ۲۰۲۰ سال امور مالی غیرمتمرکز بوده است و دلیل اول این موضوع این است که پروژههای دیفای از نقطه نظر نوآوریهای تکنیکال و توسعه یافتن چیرگی کاملی در این سال داشتند. همچنین لازم به ذکر است دیفای به دنیای رمزارز نشان داد که استفاده از خلاقیت و نوآوری هنوز هم ممکن است و پروژههای نوین هنوز هم میتوانند به صورت خودجوش نقدینگی، تامین منابع مالی و مشارکت کردن را از راههای جدیدی آغاز کنند. پس از خاتمه یافتن شور و شوق ICO در سال ۲۰۱۷ اینطور فرض میشد که این امری دشوار است که پروژههای جدید بتوانند در بازار اولویتبندی تامین بودجه خصوصی در تقابل با نوآوریهای منابع انسانی جایگاه خود را پیدا کنند. به لطف ابزاری که در حباب دیفای ایجاد شدند در ماههای آتی شاهد نوآوریهای بیشتری خواهیم بود.
در سال ۲۰۲۱، شاهد ظهور نوآوریهای بنیادی مثل وامدهی استخری و ماینینگ نقدینگی در برنامههایی هستیم که آنها را مربوط به حوزه امور مالی در نظر نمیگیریم. کارآفرینان، توسعهدهندگان و شرکتهایی که به دنبال انتخاب کردن یک بلاک چین هستند در آینده انتظار دارند که این اجزای اصلی به عنوان بخشی از ابزار در دسترس برنامههای غیرمتمرکز (DApp) آنها وجود داشته باشند. آن چیزی که ما در سال ۲۰۲۰ تحت عنوان ابزار مالی اصلی در نظر میگرفتیم، در سال ۲۰۲۱ به ملزومات و نیازمندیهای حقیقی یک بلاک چین و انتخاب یک اکوسیستم تبدیل میشوند. حتی ممکن است برخی از نوآوریهای بنیادینی را در بطن دیفای مشاهده کنیم که راه خود را به دنیای امور مالی متمرکز باز کردهاند.
دنلر دیکسون (Deneller Dixon)، مدیرعامل و مدیر اجرایی بنیاد توسعه Stellar
من تمرکز رو به رشد و افزایش میزان عناوین مربوط به دیفای را در سراسر صنعت خود طی سال ۲۰۲۰ مشاهده کردم. حتی اگر این مفهوم این روزها همهگیر شده باشد نیز من فکر میکنم که دیفای معنای زیادی برای مردم دارد و به عنوان راههای متفاوتی از وجودیتها و پروژههای در حال ظهور معنی میشود. در نتیجه، من به سختی سال ۲۰۲۰ را تحت عنوان کلیتی از سال دیفای طبقهبندی میکنم اما به عقیده من شور و شوق موجود در حوزه دیفای استعدادهای بسیار و علاقه کمنظیری را به فضای بلاک چین و رمزارز آورده است و این اتفاقی خوب برای این صنعت به صورت کلی تلقی میشود. بر روی شبکه Stellar هم اکنون نیز بخشهای زیادی وجود دارند که میتوانید از آنها استفاده کنید و همگی مرتبط به بُعد دیفای هستند.
هنوز هم فکر میکنم که این ماجرا مسائل قابل ملاحظه مهمی را برای همه ما ایجاد میکند تا چرایی مورد توجه قرار گرفتن دیفای را مورد بررسی قرار دهیم و از توانایی برآورده کردن نیازهای این حوزه اطمینان حاصل کنیم.
امین گونسیر (Emin Gun Sirer)، مدیرعامل AvaLabs، استاد دانشگاه Cornell
در طول سال ۲۰۲۰، دیفای در بستر اتریوم سر به فلک کشید و جامعه پرجنب و جوشی از برنامهها و کاربران را ایجاد کرد. با این وجود به صورت همزمان شاهد هکها و کلاهبرداریهایی بودیم که نشان میدهد چه مقداری از کارها برای سرسختتر کردن این جامعه پیش روی ماست. این در حالی است که حجم زیادی از اتفاقات منجر به نشان دادن محدودیتهای دیفای در اتریوم ۱ شدهاند.
ازدحام این شبکه موجب افزایش فی معاملات به سطح جدیدی شد و خطرهای سیستمی را به همراه خود آورد و بخش بیشتری از بازار توسط اهرمها و وامدهی وثیقهگذاری شده هدایت میشد. طی رویداد نوسان قیمتها که معمولا توسط خود سیستم پذیرفته میشود، ما شاهد اثرات دومینویی بودیم که به صورت سلسلهوار دارایی افراد را به لیکویید تبدیل کرد و دلیل این اتفاق عدم توانایی افراد برای ارسال وثیقه و یا خارج شدن از موقعیتشان بود.
ادامه دارد
منبع: