در سالهای آینده که شاید خیلی هم دور نباشد، هرکس میتواند در متاورسها زندگی دلخواه خود را بهطور مجازی داشته باشد.
دنیای دیجیتال در حال انفجار است. پولهایی که برای خدمات و کالاهای دیجیتالی خرج میکنیم، فراتر از حد تصور است. باور ندارید؟ همین چند ماه پیش بود که مشتریان شرکت اپل، فقط در فاصله کوتاه بین کریسمس و سال نوی میلادی، حدود ۱٫۸ میلیارد دلار بابت کالاهای دیجیتال و خدمات این شرکت خرج کردند. بنابراین میبینید که اقتصاد دیجیتال بهسرعت در حال تحققیافتن است و ارزهای دیجیتال، بلاک چین و NFTها مرکز این دگرگونی خواهند بود. این روند طی دهه آینده شتاب بیشتری خواهد گرفت و دلیل آن همگرایی گسترده فناوریهاست.
به متاوِرس (**Metaverse) خوش آمدید.**
شاید بپرسید متاورس دیگر کجاست؟ در یک کلمه جهانهای مجازی؛ اما اگر جزئیات بیشتری میخواهید واقعیت این است که برای پاسخ به این سؤال یک جمله یا پاراگراف کافی نیست. بنابراین بهکمک این مقاله نسبتاً بلند که آقای اریک الیوت (Eric Elliott) نگاشته است، میخواهیم شما را با متاورس و اهمیت آن آشنا کنیم. همچنین درباره برخی از روندهای رایج فعلی و اینکه برای توسعه و پیشرفت متاورس در سال ۲۰۲۱ چه چیزهایی را میتوانیم انتظار داشته باشیم صحبت خواهیم کرد.
قبل از شروع بد نیست بدانید که «متاورس» هزار و یک معنی دارد، اما هر چه که باشد، از عناصر اصلی زیر تشکیل شده است:
- شبکههای فراگیر
- ارزهای دیجیتال
- شبکههای رمزنگاری مانند بیت کوین و اتریوم
- واقعیت توسعهیافته (XR)، شامل واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR)
- و توکنهای غیرمثلی (NFTs).
متاورس چیست؟
متاورس در یک کلام جهان دیجیتال است؛ جایی که در آن هر چیزی که تصور کنیم میتواند موجود باشد. این واژه در واقع ترکیبی از دو کلمه «متا-» بهمعنای فراتر و «یونیورس» بهمعنای جهان است. روزی خواهد رسید که ما دائماً به متاورس متصل خواهیم بود، حواس بینایی، شنوایی و لمسی ما فراتر از آنچه هستند عمل خواهند کرد، عناصر دیجیتال را با دنیای فیزیکی ترکیب خواهیم کرد یا هر زمانی که بخواهیم در محیطهایی سهبعدی کاملاً غوطهور خواهیم شد. این خانواده از فناوریها در مجموع بهعنوان واقعیت توسعهیافته (eXtended Reality) یا همان XR شناخته میشوند. من بر این باورم که متاورس روزی به یک اقتصاد عظیم تبدیل میشود و در آن زمان ارزش آن برابر با بیش از ۱۰ برابر ارزش کل اقتصاد جهانی فعلی خواهد بود.
واقعیت توسعهیافته
در حال حاضر نشانههایی اجمالی از چیزی که متاورس در آینده نزدیک به آن تبدیل خواهد شد، وجود دارد؛ اما هنوز کاملاً فراگیر نیست. برای درک بهتر موضوع، ابتدا بیایید ببینیم این مفهوم از کجا به وجود آمد.
در سال ۱۹۸۵ ریچارد گاریوت (Richard Garriott) اصطلاح «آواتار» را برای توصیف شخصیت یک بازیکن در یک بازی ویدیویی ابداع کرد.
اُلتیما ۴ (Ultima IV) اولین بازیای بود که میخواستم در آن بازیکن به چیزی که آن را «معضلات مورال (اخلاق فردی) و چالشهای اتیک (اخلاق جمعی)» نامیدم طوری پاسخ دهد که گویی بازیکن با خود واقعیاش بازی میکند [و نه یک خودِ جایگزین]. وقتی درباره فضایل و اخلاقیات تحقیق میکردم تا به نمونههای اخلاقی یا فلسفه معنوی دست پیدا کنم، به مفهوم کلمه آواتار در بسیاری از متون هندی برخوردم. آواتار نمود جسمانی یک خدا هنگام فرودآمدن روی زمین بود. این فوقالعاده است، زیرا واقعاً دارم سعی میکنم روح شما را در قلمرو ساختگی خودم محک بزنم. ریچارد گاریوت
نیل استیونسون در کتاب اسنوکرش (Snowcrash) که در سال ۱۹۹۲ منتشر کرد، دنیایی خیالی بهشکل دنیای واقعیت مجازی و مشابه اینترنت ایجاد کرد و آن را «متاورس» نامید؛ جایی که کاربران میتوانستند با شکلهای دیجیتال خودشان به نام آواتار تعامل برقرار کنند.
از همین کتاب اسنوکرش بود که اصطلاح آواتار به همه داستانهای تخیلی محبوب راه یافت. یکی از بهترین نمونههای آن، فیلم پرطرفدار «بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One)» است که استیون اسپیلبرگ از روی کتاب ارنست کلاین ساخته است. در این فیلم، یک دانشمند و بازیساز بزرگ یک متاورس متمرکز به نام اوآسیس یا واحه (Oasis) ایجاد کرده بود. این متاورس میزبان آواتارهایی بود که به روشهای مختلف میشد آنها را سفارشی کرد. بازیکنان میتوانستند آیتمها و لباسهای مختلفی را برای استفاده در بازی خریداری کنند. این آیتمها ارزش واقعی داشتند و از دست دادن آنها ضرر و زیان بزرگی به حساب میآمد.
تعداد زیادی از بازیکنان بازیهای ویدیویی بر سر این موضوع توافق دارند که ما برای رسیدن به جوایز درون بازی سخت تلاش میکنیم، اما در نهایت قدرتهای متمرکز که کنترل همه آیتمها در دست آنهاست، هر زمانی که بخواهند میتوانند آن آیتمها را از ما بگیرند یا اینکه ارزش آنها و قابلیتهای هر یک از آنها را از بین ببرند.
در سالهای قبل از ظهور بیت کوین بهعنوان اولین ارز دیجیتال ماندگار در دنیا، ویتالیک بوترین یکی از طرفداران پروپاقرص بازیهای مجموعه وارکرفت مخصوصا بازی ورلد آو وارکرفت (World Of Warcraft) بود. ماجرا از آنجا شروع شد که یک روز ویتالیک متوجه شد شرکت بلیزارد (Blizzard) یکی از قابلیتهای وارلاک محبوب او را حذف کرده است (کلمات کلیدی بازی را ترجمه نکردیم، چون گیمرها با اصطلاح انگلیسی آنها کار میکنند):
بلیزارد گزینه دمیج (damage) را از اسپلِ سایفون لایفِ (Siphon Life spell) وارلاک محبوب من حذف کرد. آن شب با گریه خوابیدم و فهمیدم که سرویسهای متمرکز چه کابوسی میتوانند برای ما باشند. ویتالیک بوترین
این اتفاق، انگیزهای شد که ایده اتریوم در ذهن ویتالیک شکل بگیرد. اتریوم یک شبکه رمزنگاری غیرمتمرکز است، مانند همان شبکهای که از بیت کوین پشتیبانی میکند، با این تفاوت که میتواند برنامههای قراردادی دلخواه به زبان تورینگ کامل را اجرا کند. این برنامهها همان قرارداد هوشمند هستند.
با قراردادهای هوشمند میتوان کارهای زیادی انجام داد. یکی از این کارها، عرضه یک آیتم دیجیتال منحصربهفرد است که توکن غیرمثلی (NFT) نامیده میشود.
چرا متاورس به ارزهای دیجیتال، NFTها و استانداردهای شبکه باز نیاز دارد؟
ارزش بازار آیتمهای دیجیتال ۱۰ میلیارد دلار است و فقط فورتنایت (یکی از بازیهای ویدیویی آنلاین پرطرفدار) بهتنهایی بیش از یک میلیارد دلار در این زمینه فروش کرده است.
در حال حاضر آیتمهای دیجیتال فورتنایت، فقط در فورتنایت کار میکنند و اگر ایپک گیمز (Epic Games)، شرکت سازنده فورتنایت، تصمیم بگیرد که فورتنایت را متوقف کند، آن آیتمها یکشبه تمام ارزش خودشان را از دست میدهند. یعنی یک بازار چند میلیارد دلاری بهراحتی به ابدیت خواهد پیوست.
در ۱۳ اوت ۲۰۲۰، ایپک گیمز، از اپل بهخاطر دریافت ۳۰٪ کارمزد از پرداختهای درون برنامهای شکایت کرد. فیسبوک در دسامبر همان سال اعلام کرد که در این دادخواست حقوقی از ایپک گیمز پشتیبانی خواهد کرد. چراکه فیسبوک هم در تلاش بود محصولاتی را با خریدهای درون برنامهای در اپل استور منتشر کند.
توکن غیرمثلی یک کالای دیجیتالی است که هر کسی میتواند بدون نیاز به مجوز یا پشتیبانی از جانب هیچ شرکت متمرکزی آن را ایجاد (ضرب) کند، در بازار آزاد بفروشد یا بخرد. بنابراین مالک و کنترلکننده آن یک کاربر شخصی است.
برای اینکه این آیتمهای دیجیتال ارزش واقعی و ماندگار داشته باشند، باید مستقل از هر نهاد یا موجودیتی باشند که هر لحظه اختیار حذف یا غیرفعال کردن آنها را داشته باشد. این همان ویژگی توکنهای غیرمثلی است که باعث میشود قیمت بالایی داشته باشند. برای مثال، کار مشترک تریور جونز (Trevor Jones) و هنرمند کمدین، ژوزه دلبو (José Delbo)، به قیمت ۳۰۲٫۵ اتر فروخته شد که در آن زمان معادل ۱۱۱٬۰۰۰ دلار بود. حالا (در زمان نوشت مقاله اصلی) ارزش آن اترها بیش از ۲۲۰٬۰۰۰ دلار است.
تفاوت بین آیتمها در فورتنایت و توکن غیرمثلی ساده است: مالکیت واقعی، حقوق مالکیت دیجیتال. خریدار توکن غیرمثلی مالک واقعی چیزی است که خریده است. این شخص هرگز نگران نخواهد بود که یک شرکت در فضای ابر میتواند خدماتش را متوقف کرده یا حساب او را مسدود کند. متاورس باید یک اکوسیستم باز باشد، نه اکوسیستمی که تحت سلطهٔ هوا و هوسهای یک شرکت متمرکز قرار دارد.
متاورس از بخشهای زیادی تشکیل شده است؛ اما پایههای بنیادین آن عبارتاند از:
- اینترنت: شبکهای غیرمتمرکز از رایانهها که متعلق به هیچ نهاد یا سازمان دولتی نیست و به هیچ مجوزی از طرف چنین نهادی نیاز ندارد.
- استانداردهای باز برای رسانهها: شامل متن، تصاویر، صدا، ویدیو، محصولات سهبعدی، هندسه سهبعدی، وکتورها، توالیها و رویهها برای تولید و ترکیب هر کدام از این موارد. USD پیکسار و MDL انویدیا، پیشرفتهای بزرگی در جهت همکاری با اپلیکیشنهای سهبعدی هستند.
- استانداردهای زبان برنامهنویسی باز: این استانداردها شامل HTML، جاوا اسکریپت، وب اسمبلی، وب XR، وب GPU ،Shader Language و نظایر آنها هستند.
- سختافزار واقعیت توسعهیافته: از جمله این سختافزارها میتوان به عینکهای هوشمند، هپتیکها و اومنی تردمیلها اشاره کرد.
- دفترکل غیرمتمرکز و پلتفرمهای قرارداد هوشمند (مثل بلاک چینها) برای انجام معاملات شفاف، بدون نیاز به مجوز و مقاوم در برابر سانسور: بهعنوان مثال میتوان به بیت کوین، اتریوم، فلو، تتا، بایننس اسمارت چین و بسیاری دیگر اشاره کرد. اینها پایههای مهم اقتصاد مالکیت را تشکیل میدهند که از متاورس پشتیبانی کرده و آن را به یک کالای همگانی و ماندگار تبدیل میکنند.
با وجود یک بازیگر متمرکز که توانایی کنترل داراییها، قابلیتهای کاربر و حسابهای بانکی را داشته باشد، هرگز نمیتوان یک اقتصاد کاملاً باز داشت.
فقط پلتفرمهای باز که با قرارداد هوشمند کار میکنند، غیرمتمرکز هستند، قابلیت همکاری با سایر اپلیکیشنها را دارند و زبان آنها تورینگ کامل است، میتوانند از اقتصاد مالکیت که برای رشد متاورس لازم است پشتیبانی کنند.
در فیلم «بازیگر شماره یک آماده»، رئیس یک شرکت شیطانی به نام IOI در تلاش بود تا به هر قیمتی شده گنجهای مخفی در اوآسیس را پیدا کرده و کنترل کامل این متاورس را به دست آورد. او برای این کار تعداد زیادی از افراد را استخدام کرد. این شرکت به آنها پول قرض میداد و آنها برای جبران آن بدهیها مجبور بودند برایش کار کنند؛ نمونهای از به بردگی کشاندن بشریت، آن هم بهشکل قانونی.
شاید کمی افراطی به نظر برسد، اما واقعیت دارد. اگر هر شرکتی کنترل بیش از حد روی متاورس پیدا کند، ممکن است تصمیم بگیرد مانند اپل عمل کند و از همه معاملاتی که در متاورس انجام میشود کارمزد دریافت کند یا بخش زیادی از آن معاملات را به زور تصاحب کند. این امر نتیجهای جز از بین بردن کارآمدی اقتصادی ندارد و بهتدریج شعلههای نوآوری و کشف مدلهای جدید و مفید کسبوکار را خاموش میکند.
اقتصاد غیرمتمرکز قطعاً عادلانهتر، کارآمدتر و پایدارتر از اقتصادی است که در آن به شرکتهای متمرکز اعتماد کنیم و کلیدهای متاورس را در اختیار آنها قرار دهیم. در کریپتوورس یا دنیای رمزنگاری، هرکسی مالک کلیدهای قلمروهای شخصی خودش است.
مالتی ورس (چند جهان در یک جهان)
در حال حاضر، یک متاورس جهانی مانند اوآسیس در فیلم بازیکن شماره یک آماده که قابلیت همکاری داشته باشد وجود ندارد. در عوض، تعداد زیادی پلتفرم متفاوت داریم که برای به دست آوردن کاربران با همدیگر رقابت میکنند.
اولین بازیهای چندنفره آنلاین (MMO) و بازیهای دنیای باز مانند دنیای وارکرفت و سکند لایف (Second Life) در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ پایههای مالتیورسهای سهبعدی مدرن را بنا نهادند. با این حال همانطور که ویتالیک دریافت، اقتصادهای آنها ۱۰۰٪ به یک شرکت متمرکز وابسته است که مجبورید به آنها اعتماد کنید. حتی نمیتوانید آیتمهایی را که خریدهاید و پولی را که جمع کردهاید، از دنیای یک بازی به دنیای بازی دیگری ببرید.
دسنترالند یک فضای سهبعدی است که شما میتوانید در آن دنیاهای مجازی بسازید، بازی کنید، در موزههایی که پر از هنر NFT هستند گشت بزنید، در کنسرتهای زنده شرکت کنید و کارهایی انجام دهید که متعلق به دنیای واقعی هستند. با نصب افزونه متامسک در یک مرورگر وب استاندارد، اجازه دسترسی به ارزهای دیجیتال و ویژگیهای NFT را خواهید داشت. میتوانید داراییها را خرید و فروش کنید، هنر مجازی خلق کنید و در گالریهای هنری بفروشید یا اینکه دنیاهای جدیدی بسازید. چندین شرکت در زمینهای دسنترالند سرمایهگذاری کردهاند و برخی از آنها تمایل دارند برای توسعه آن به معماران ماهر هزینه پرداخت کنند.
یک نمایشگاه نقاشی در دسنترالند
انواع مختلفی از بازیها در دسنترالند وجود دارد که هر کدام را دوست دارید میتوانید بازی کنید. برخی از آنها جوایزی بهشکل NFTها به شما ارائه میکنند که میتوانید آنها را در اوپن سی (OpenSea) بفروشید. پلتفرمهای مشابهی مانند سومنیوم اسپیس (Somnium Space) و سند باکس (The Sandbox) هم هستند. البته تا آنجا که من میدانم، نمیتوانید آیتمها و لباسهایی را که در دسنترالند استفاده میکنید وارد سندباکس کنید.
مالتی ورس به یک اومنی ورس یا جهان فراگیر نیاز دارد
مالتی ورس تا حدودی به اینترنت شبیه است. تعداد زیادی اپلیکیشن و فضاهای مختلف دارد و اطلاعاتی که بین آنها به اشتراک گذاشته میشود نسبتاً ناچیز است. با این حال همینطور نمیماند؛ چون رمزنگاری و محاسبات غیرمتمرکز دارند برخی از این موانع را از سر راه برمیدارند.
برای مثال، در مالتی ورس میتوانید چیزهایی را که در یک برنامه دارید و مال خودتان است، به برنامه دیگری منتقل کنید. مثلاً میتوانید یک ارز دیجیتال را در یونی سواپ معامله کنید و بلافاصله در صرافی دیگر به یک ارز دیجیتال تبدیل کنید. به همین ترتیب، میتوانید آیتمهایی را که در دسنترالند میخرید و لباسهایی را که در آنجا میپوشید در اوپن سی بفروشید. البته این امر درباره بیشتر داراییهای مربوط به دنیای سهبعدی یا درباره محیطهای موجود در آن صدق نمیکند. برای مثال، اگر دنیایی را در دسنترالند داشته باشیم، نمیتوانیم آن را در سندباکس پیدا کنیم و بازیهایی را که در یونیتی ساخته شدهاند نمیتوانیم با برنامه آنریل انجین (Unreal Engine) باز کنیم.
اگر بخواهیم دنیاهای ما باز باشند و بتوانیم آنها را در پلتفرمها، دستگاهها و موتورهای مختلف جستجو کنیم، باید دادههای باز و قابلدسترسی داشته باشیم. همچنین برای اینکه داراییها را در هر زمان و هر مکانی که به آنها نیاز داریم به دست آوریم، باید به خدمات آنی و امکان اشتراک داده دسترسی داشته باشیم. اومنیورس انویدیا (NVIDIA’s Omniverse) فرمتهای فایل باز مانند USD پیکسار را با خدمات شبکه ترکیب میکند و بنابراین شما میتوانید با ابزارهایی که با آنها فضاهایی را برای واقعیت مجازی ایجاد میکنید به آن متصل شوید.
در نتیجه، افرادی که دنیاها را میآفرینند میتوانند از از طریق برنامههای مختلف با هم برای ویرایش و مشاهده داراییهای مشابه بهشکل آنی همکاری کنند. این قابلیت اساسا به همکاری در گوگل داکس برای جهانهای سهبعدی شبیه است.
پروژه اومنیورس
اومنیورس از پیکسار بهعنوان فرمت فایل بومی خودش استفاده میکند، اما نسخه پیشرفتهتر آن را به کار میگیرد. به این صورت که داراییها را بهعنوان خدمات فعال در فضای ابر ارائه میکند، بنابراین بسیاری از اپلیکیشنها میتوانند همزمان به آن متصل شوند. USD پیکسار نوعی فناوری منبع باز است؛ یعنی هر توسعهدهندهای میتواند ابزارها را دانلود کرده و این فناوریها را با برنامهها و بازیها ادغام کند. همه کسانی که در پروژههای مرتبط با متاورس کار میکنند، باید حول این فناوریها و داراییهای باز که میتوان آنها را به اشتراک گذاشت همگرا شوند.
اما به اشتراک گذاشتن دادهها پایان کار نیست. دادههای مشترک، محاسبات مشترک و پهنای باند مشترک بستر متاورس هستند و فقط زمانی که همه آنها با هم جمع شوند، ما بهعنوان یک گونه (species) میتوانیم با همکاری یکدیگر هر چه بخواهیم به دست آوریم.
اکنون چیزی که نیاز داریم یک اومنیورس غیرمتمرکز است که عمومی باشد و هر کسی بتواند از آن استفاده کند، در آن سهیم شود، میزبان گرهها باشد و به گسترش و توسعه آن کمک کند.
ارز دیجیتال چه ارتباطی با متاورس دارد؟
ما شکلهایی از فناوریهای توزیعشده و همتا به همتا را از دههها قبل داشتهایم. برای نمونه، نرمافزار محاسباتی توزیعشدهای مانند Folding@Home از سال ۲۰۰۰ و بهاشتراکگذاری فایل بهشکل همتا به همتا از دهه ۱۹۹۰ تاکنون وجود داشتهاند. یعنی ما حداقل سه دهه قبل این امکان را داشتیم که یک سیستمعامل مشترک برای بهاشتراکگذاری فایل و محاسبه غیرمتمرکز ایجاد کنیم. اما در تمام این سالها جای یک مؤلفه مهم خالی بوده است: اینکه چطور به کاربرانمان پاداش میدهیم تا در خدمات عمومی مشارکت کنند؟
تعداد زیادی از افراد هستند که زمان واحد پردازشگر مرکزی (CPU time) خودشان را برای کمک به مبارزه با سرطان و کووید- ۱۹ اهدا میکنند، اما همیشه مشکل بزرگی بر سر راه خدمات بهاشتراکگذاری فایل بهشکل همتا به همتا وجود داشته است و آن بارگیری رایگان در آن است. تعداد زیادی از افراد به شبکه متصل میشوند، منابع مشترک را مصرف میکنند و سپس قبل از آنکه برای جبران هزینه هر آنچه دریافت کردهاند به اندازه کافی مشارکت کرده باشند، از سیستم خارج میشوند (اتصالشان را قطع میکنند).
مشوقها همان مؤلفهای هستند که همیشه جای خالی آن را حس میکردیم. ما به مشوقها نیاز داشتیم. ارزهای دیجیتال پول قابلبرنامهریزی هستند و با آنها میتوانیم پروتکلهای فراروند (Self-sustaining) ایجاد کنیم:
- خدمات بهاشتراکگذاری فایل که در آن افراد بابت به اشتراک گذاشتن فضای ذخیرهسازی و پهنای باند اضافیشان مبالغی را دریافت میکنند.
- خدمات بهاشتراکگذاری قدرت محاسباتی که در آن افراد بابت به اشتراک گذاشتن کارتهای گرافیک گیمینگ گرانقیمتشان در زمانهایی که بازی نمیکنند مبالغی را دریافت میکنند.
به همین ترتیب، همه ما میتوانیم تأمینکنندگان نقدینگی باشیم. یعنی در ازای مشوقی که دریافت میکنیم پولهایمان را روی هم بگذاریم تا نقدینگی لازم تأمین شود، به طوری که کاربران بتوانند به شکلی کارآمد، یک ارز دیجیتال را با ارزی دیگر مبادله کنند.
از زمانی که شروع به نوشتن این مقاله کردهام، ۳٫۷۶۱۷ TFUEL (حدود ۰٫۱۳ دلار) در شبکه تتا در ازای به اشتراک گذاشتن پهنای باند و قدرت محاسباتی سیستمم دریافت کردهام. The Theta Edge Compute beta بهشکل خودکار، منابع را به Folding@Home اهدا میکند. من فقط کاری را که باید، انجام میدهم و بابتش مشوق دریافت میکنم.
با ارزهای دیجیتال میتوانیم دستبهدست هم برای تقویت یک متاورس مشترک تلاش کنیم و هزینه خدماتی را که برای پشتیبانی از آن لازم است بپردازیم، بدون اینکه نگران باشیم یک شرکت بیاید و مالکیت همه منابع را در اختیار بگیرد. هر کسی بهجای پرداخت پول بابت خدمات وب آمازون، میتواند نودها را در منزلش اجرا کند و برخی از هزینههای سختافزارش را که برای تعامل با متاورس لازم است بازیابی کند.
هوش مصنوعی و متاورس
یکی از جنبههای مهم متاورس که اتفاقاً نادیده گرفته شده است، هوش مصنوعی است. این در حالی است که کاربردهای بسیار زیادی برای آن وجود دارد. در ادامه چند نمونه از آنها را نوشتهام:
- هوش مصنوعی میتواند برای ایجاد، حسابرسی و ایمنسازی قراردادهای هوشمند به کار رود و کاری کند که نوشتن قراردادهای هوشمند و استفاده از آنها آسان و ایمن باشد. ما به این مورد نیاز فوری داریم و اتفاقاً فناوریای که برای آن نیاز داریم موجود است.
- موجودات هوشمندِ دارای هوش مصنوعی، میتوانند در متاورس گشتوگذار کنند و با ما و با یکدیگر تعامل داشته باشند. امروزه هوش مصنوعی میتواند تصاویر واقعی و مدلهای سهبعدی از چهرههای انسانها را تولید کند، متن را به گفتار تبدیل کند تا با صدای انسانی صحبت کند و طوری شخصیتهای سهبعدی را بهشکل متحرک درآورد که انگار واقعاً دارند حرف میزنند.
- هوش مصنوعی میتواند به ما در ایجاد داراییها، آثار هنری و محتوا در متاورس کمک کند.
- هوش مصنوعی میتواند نرمافزار و فرایندهایی را که ما استفاده میکنیم بهبود بخشد. چند سال دیگر، خودِ هوش مصنوعی، هوش مصنوعی را ارتقا میدهد و به انفجار هوش و فناوری منجر میشود.
سرانجام، هوش مصنوعی ممکن است بتواند جهانهای مجازی کاملی را همزمان که آنها را جستجو میکنیم بهشکل آنی برایمان تولید کند. مرزهای بین فناوری گرافیک رایانهای و فناوری هوش مصنوعی بهتدریج محو میشوند. هوش مصنوعی میتواند روزی یکسری ورودی مانند «یک محیط جنگلی سرسبز در کنار آبشار جاری» را بگیرد و آن را به یک محیط سهبعدی کاملاً فراگیر تبدیل کند که بتوانیم در آن بگردیم و با آن تعامل برقرار کنیم. امروزه هوش مصنوعی بهدلیل افزایش مهارتهای زبانی و خلاقیت، میتواند حتی توصیف از چیزی را ارائه کند.
سختافزار
فعلا سختافزاری که برای XR استفاده میشود، همان هدست مایکروسافت هولولنز ۲ (Microsoft Hololens ۲) است.
خوشبختانه نرمافزار XR بهبود یافته و همه جا در دسترس است. برای مثال، اگر یک دستگاه اندروید دارید، برخی از جستجوگرهای گوگل آیتمهای سهبعدی را که از طریق دوربین دستگاهتان میتوانید در خانهتان مشاهده کنید، نشان خواهند داد.
منبع: