مقادیر ثبت شده از سرمایه گذاری پر ریسک نشان میدهند که پول زیادی در طول چند سال گذشته به اکوسیستم «رمزارز» واریز شده است. با این حال، شرکتهایی که روی بیت کوین تمرکز دارند تنها از بخش اندکی از این سرمایه بهرهمند شدهاند. در این مقاله به بررسی تاثیر جذب سرمایهگذاران خطرپذیر بر اکوسیستم رمزارزها، اثر آن بر اکوسیستم بیت کوین و عوامل اصلی که باعث نابرابری در تخصیص سرمایه بین شرکتهای مبتنی بر کریپتو و شرکتهای بیت کوین محور میشوند، میپردازیم.
سرمایه گذاری پر ریسک و دلیل روی آوردن افراد به این عرصه
با توجه به انتشار بیرویه توکنها و ارزهای فیات، شاهد رشد بیش از اندازه آنها و نیاز به محل ذخیرهسازی داراییها هستیم. سرمایهگذاران و افرادی که سرمایه خود را به این بازار اختصاص میدهند، در راستای اجتناب از تزلزل جایگاه و از دست رفتن قدرت خرید خود موظف هستند، سرمایهگذاری در بستری با نرخ تورم پایینتر را بیابند؛ بنابراین، شاهد تخصیص سرمایه بیشتری به صورت روزانه به بسترهایی هستیم که ریسک و خطر احتمالی بیشتری دارند. در این نقطه میتوان گفت پا به عرصه سرمایه گذاری پر ریسک گذاشتهایم.
سرمایهگذاران خطرپذیر بودجه مورد نیاز استارتآپها و کسب و کارهایی که در مراحل اولیه مسیر خود هستند را تامین میکنند. با توجه به اینکه ۹۰ درصد (بر اساس آمار Investopedia) این استارتآپها با شکست مواجه میشوند، سرمایه گذاری پر ریسک در آستانه منحنی خطرپذیری این روند قرار دارد.
تاثیر سرمایه گذاری پر ریسک بر رمزارز
با توجه به تخصیص دهها میلیارد دلار بودجه توسط صندوقهای منابع مالی سرمایه گذاری پر ریسک مثل a16z، ConsenSys، Paradigm، Polychain و تعداد بیشماری از موارد دیگر به اکوسیستم رمزارز، بدون شک فرض بر این است که بخش بزرگی از این بودجه صرف حمایت از شرکتهای مبتنیبر بیت کوین میشود. منطق این فرضیه نیز بر اساس سهم فعلی و آتی بیت کوین در سقف ارزشی یا مارکت کپ بازار است که همواره بیشترین میزان در فضای رمزارز را به خود اختصاص داده است.
جالب است بدانید که چنین فرضیهای کاملا نادرست و غیردقیق است. در واقعیت، بخش گستردهای از چنین سرمایهای به توکنهای رمزارز جدید اختصاص داده شده و این به میزان کسری از هزینهای است که افراد خردهپا پرداخت میکنند و صرف زیرساخت پیرامون این اکوسیستمهای کریپتویی میشود. گواه این موضوع در بررسی رونق پروژههای دیفای (DeFi)، توکنهای بیهمتا (NFT)، لایه اول و لایه دوم در طول چند سال اخیر نهفته است.
به محض اینکه چنین پروژههایی پول مورد نیاز را دریافت کنند، سیستم بازاریابی و تبلیغاتی خود را به سمتی سوق میدهند تا توجه افراد را به خود جلب کنند و افراد دلال و سرمایهگذاران بیتجربه را به سمت خود بکشانند. وعدههای بسیاری نیز در مورد چگونگی تغییر دنیا توسط پروژه آنها منتشر میشود و بنابر همین امر نیز وعده ارزش چند صد میلیارد دلاری پروژه خود را میدهند. در ادامه نیز افراد دلال و سرمایهگذاران نوپا به سمت توکن معرفی شده هجوم میبرند و ارزش بازار را افزایش میدهند فرایند بازگشتی بازخورد مثبت این چرخه را راهاندازی میکنند. این روند تنها زمانی پایان مییابد که سرمایهگذاران اولیه، توکنهای خود را برای کسب سود کلان میفروشند و به سمت هدف بعدی روانه میشوند.
با توجه به تمام مسائل مطرح شده، تاثیر سرمایه گذاری پر ریسک بر اکوسیستم رمزارز چیست؟ این روند شبیه به چاپ پول (توکنها) نادیدنی و افزایش قیمت آن پول و سپس پایین آوردن قیمت آن است که از فروش توکنها و فرایندی مهندسی شده حاصل میشود. این سرمایهگذاران خطرپذیر چه سود جالب توجهی را برای جهانیان به ارمغان میآروند!
تاثیر سرمایه گذاری پر ریسک بر بیت کوین
میزان سرمایهگذاری خطرپذیر در اکوسیستم محدود به بیت کوین، در مقایسه با میزان سرمایه مخاطره آمیز متمرکز با کریپتو بسیار ناچیز است. برآوردهای تقریبی نشان میدهند که شرکتهای متمرکز بر بیت کوین کمتر از ۲ درصد سرمایه جذب شده به اکوسیستم رمزارز را دریافت کردهاند. در بخش بعدی دلیل چنین تخصیص نابرابری را بررسی میکنیم. با توجه به میزان سرمایه اندکی که به این حوزه اختصاص داده میشود، اکثر شرکتهای بیت کوین محور توسط تیم بنیانگذار راهاندازی میشوند.
معمولا شرکتهایی که در مراحل اولیه مسیر خود قرار دارند به صورت انحصاری بر روند ساخت و نه بر بازاریابی و جلب توجه افراد تمرکز دارند. اکثر شرکتهای مبتنی بر بیت کوین پیش از اینکه به دنبال جذب سرمایه بیرونی باشند محصول یا خدمات خود را ارائه میکنند. این امر در تضاد کامل با شرکتهای کریپتویی است که معمولا فرایندهای جذب سرمایه بزرگی را پیش از ارائه محصول راهاندازی میکنند.
با توجه به این تفاسیر، تاثیر سرمایه گذاری پر ریسک بر بیت کوین چیست؟ با توجه به اینکه بخش اعظم این بودجه صرف شرکتهای دیگری میشود، شرکتهای مبتنی بر بیت کوین معمولا به حال خود رها شده و به صورت منزوی محصولات متناسب با بازار را توسعه میدهند و وارد این عرصه میشوند. چنین واقعیتی دارای مزایا و مضرات خاص خود است. مزایای این روند این است که با توجه به تامین بودجه اکثر این پروژهها به صورت خودمتکی، تیمهای فعال در آنها به تولید و ساخت محصول و خدمات عالی پیش از عرضه آن به جهانیان تشویق میشوند.
علاوه بر این، بیت کوینرها علاقه زیادی به بیت کوین دارند و تنها به روند ساخت پروژههایی میپردازند که به نظرشان برای اکوسیستم پادشاه رمزارزها مفید خواهد بود. از جمله معایب این روند نیز به این موضوع میتوان اشاره کرد که دستیابی به اثرات مبتنی بر شبکه در کنار بودجه محدود امری دشوار است و ممکن است بسیاری از شرکتهای نوپا مجال دست یافتن به راه فرار از شکست را نداشته باشند. بر همین اساس نیز ممکن است بسیاری از محصولات و خدمات ارائه شده پیش از اینکه مزایایی را برای اکوسیستم بیت کوین به همراه داشته باشند از بین بروند.
دلایل نابرابری در تخصیص بودجه
دلایل بیشماری مبنی بر عدم تخصیص بودجه به بیت کوین و روانه شدن منابع مالی حاصل از سرمایه گذاری پر ریسک به سمت اکوسیستم رمزارز وجود دارد و این شامل بازار قابل آدرسپذیری بزرگتر، مقایسه نادرست رمزارز با تکنولوژی و ارزشگذاری بالاتر شرکتهای مبتنی بر کریپتو در مقایسه با شرکتهای متکی به بیت کوین میشود.
درک مفهوم بازار قابل آدرسپذیری بزرگتر
سرمایهگذاران خطرپذیر فضای رمزارز، علاقه دارند تا به این باور تکیه کنند که بیت کوین «تنها» یک پول است؛ بنابراین، تمامی کاربردهایی که برای ایجاد تغییر در روند امور دنیا حاصل میشوند از جانب سایر رمزارزها به دست میآیند. چشمانداز امور مالی غیرمتمرکز، توکنیزه کردن همه چیز، متاورس، توکنهای بیهمتا و غیره، همگی به آسانی قابل فروش به سرمایهگذاران تشنهای هستند که عقیده دارند از قافله بیت کوین جا ماندهاند و منتظر دستیابی به رویداد بزرگ بعدی هستند.
در حقیقت، با توجه به اینکه پول بنیاد تمامی فعالیتهای مبتنی بر اقتصاد است، هیچ چیز دیگری نمیتواند قدرت بازار قابل آدرسپذیری را در دست بگیرد. همه افراد دنیا به پول احتیاج دارند و کسی نیازمند یک عکس (با فرمت JPEG) نیست.
مقایسه نادرست کریپتو و تکنولوژی
مقایسههای بسیاری بین شرکتهای نوپای رمزارز و شرکتهای نوپای مبتنیبر تکنولوژی صورت گرفته است. پروژههای رمزارز تمایل دارند پروژه خود را با شرکتهایی مثل اوبر (Uber)، Airbnb یا اپل (Apple) مقایسه کنند. چنین دیدگاهی برای سرمایهگذاران خطرپذیر مفید است و موجب تمایل پیدا کردن آنها به این سمت و سو در هنگام جذب سرمایه از سرمایهگذاران سنتی میشود. چه کسی بخشی از سهام شرکت اپل بعدی را نمیخواهد؟
در حقیقت، چنین مقایسهای از چند نقطه نظر ایراد دارد. اول اینکه قرار است تا این رمزارزها غیرمتمرکز باشند و به صورت پیش فرض، آینده و ماموریت آنها این است که توسط یک فرد یا گروه منحصربهفرد هدایت نشوند. چنین مفاهیمی موجب نامربوط بودن مقایسه این بستر با تکنولوژی متمرکز میشود. در وهله دوم، این واقعیت که این رمزارزها پول (توکن) مختص خود را عرضه میکنند، از هیچ نقطه نظری نمیتوان آنها را با شرکتهای مبتنیبر تکنولوژی که باید برای جذب سرمایه ارزشسازی کنند مقایسه کرد.
ارزش بالاتر شرکتهای رمزارز در مقایسه با شرکتهای مبتنی بر بیت کوین
هنگامی که سرمایهگذاران خطرپذیر به بررسی اکوسیستم رمزارز میپردازند با شرکتهایی از قبیل کوین بیس، ConsenSys، Crypto.com، بایننس و FTX مواجه میشوند که توانستهاند به میزان ارزش چندین میلیارد دلاری دست پیدا کنند. مقایسه کردن چنین شرکتهایی تنها با شرکتهای مبتنی بر بیت کوین امکانپذیر است که معمولا سطح ارزشی پایینتری دارند. در نتیجه این امر، سرمایهگذاران خطرپذیر به این نتیجه میرسند که برای کسب سود بیشتر از سرمایه خود لازم است تا بر روی شرکتهای مبتنی بر رمزارز سرمایهگذاری کنند و به سمت شرکتهای بیت کوین نمیروند.
این در حقیقت یک تفکر فیات محور ناقص و سلیقهای است. صرف زمان اندک برای درک صحیح از مقوله بیت کوین شبیه به این است که بگوییم بیت کوین روزی به ارز رایج ذخایر جهانی مبدل میشود؛ بنابراین، شرکتهایی که در مسیر پشتیبانی از بیت کوین گام برمیدارند، رشد قابل توجهی خواهند داشت. این واقعیت که سرمایه گذاری پر ریسک محدودتری با این طرز تفکر فیات محور به بیت کوین تعلق میگیرد یک مزیت است زیرا در نتیجه این امر، سرمایهگذاریهایی که همسو با مسیر بیت کوین هستند جدول برنامهریزیهای آتی این بستر را پر میکنند. در پایان میتوان گفت که با توجه به سطح ارزشی پایینتر شرکتهای مبتنی بر بیت کوین در مقایسه با شرکتهای کریپتویی، بازار و فعالان آن هنوز مفهوم دقیق ارزشگذاری شانس پدید آمدن دنیایی با محوریت بیت کوین را به درستی درک نکردهاند.
تغییرات امروزی شرکتهای بیت کوین با جذب سرمایه بیشتر
با توجه به رشد روزافزون بیت کوین، بیت کوینرهای بیشتری سرمایه خود را در مسیر پشتیبانی از شرکتهای مبتنی بر Bitcoin به این عرصه تزریق میکنند. علاوه بر این، شاهد شکل گرفتن شرکتهای بیشتری در زمینه سرمایه گذاری پر ریسک متمرکز بر بیت کوین هستیم؛ هرچند که هنوز تعداد آنها بسیار کمتر از شرکتهای مبتنی بر کریپتو است. از جمله این شرکتهای نوین به Ten31، Trammell Venture Partners، Bitcoiner Venture و Lightning Ventures و مشارکت فعالان قدیمیتری مثل Stillmark، Mimesis Capital و Fulgur Ventures میتوان اشاره کرد. لازم به ذکر است که بسیاری از بیت کوینرهای منحصر به فرد نیز در حال استفاده از سرمایه شخصی خود و سرمایهگذاری مستقیم در راستای حمایت از شرکتهای بیت کوینی هستند.
]با ادامه یافتن روند جذب سرمایه بیت کوین از عرصههایی با ارزش پایینتر مثل جذب سرمایه از املاک و مستغلات، سهام، اوراق قرضه، طلا و داراییهای قابل ذخیره، سرمایه بیشتری از جانب بستر فیات محور به سمت سرمایهگذارانی با محوریت تفکر مبتنی بر بیت کوین انتقال پیدا میکند. با تحقق پیدا کردن این رویدادها، شرکتهای بیت کوین محور از هر دو عرصه پایگاه کاربری گستردهتر و میزان افزایش یافته بودجه قابل سرمایهگذاری در اکوسیستم Bitcoin بهرهمند میشوند. در نهایت شاهد افزایش ارزش کمپانیهای مبتنی بر بیت کوین و پیشی گرفتن آنها از شرکتهای کریپتویی خواهیم بود.
سخن پایانی
امروزه شاهد سرازیر شدن جریان پول فیات کلانی به عرصه سرمایه گذاری پر ریسک در راستای کسب سود بالا در رقابت با نرخ تورم پولی هستیم. متاسفانه با توجه به مقایسههای نادرست، طرز تفکر مبتنی بر فیات و دست کم گرفتن آینده پیش روی بیت کوین، بخش عظیمی از این سرمایه به سمت کمپانیهای رمزارز روانه میشود. ممکن است در آینده نزدیک شاهد آغاز تغییرات و اختصاص بودجه بیشتر به شرکتهای بیت کوین باشیم.
منبع: